امید به آینده و ایمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش مستمر نصیب فراگیر خواهد شد باید در دورههای آموزش خلاقیت مورد تاكید قرار گیرد تا انگیزه بیشتری برای فراگیرنده بوجود آید.
ـ تجسم وضع آینده و مقایسه آن با وضعیت فعلی كمك در یافتن راه حلهای بدیع خواهد كرد.
ـ خود معلمان، هم در پرورش خلاقیت بسیار موثر هستند. نقش معلم در شناخت و هدایت استعدادها و باور كردن خلاقیتها و نوآوریها بسیار تعیین كننده است، مربیان تا حدی میتوانند مهارتهای خلاقیت، مانند روشهای تفكر درباره مسائل و قوانین علمی برای تدبیر راههای جدید نگرش به مسائل را هم آموزش دهند. چنین مهارتهایی را میتوان مستقیماً آموزش داد. اما بهترین روش انتقال از طریق نمونه بودن خود مربی است.
ـ باید از روشهای تدریس گوناگون استفاده كرد. دانشآموزان دارای تفاوتهای فردی بیشماری هستند و هر یك مساله را به شیوههای خاص خود تجزیه و تحلیل میكنند پس یك روش یادگیری نمیتواند موفقیت همه بچهها را تضمین كند.
ویژگیهای دانش آموز خلاق
خلاقیت، عبارت از قدرت استدلال، درك سریع مفاهیم و حافظهقوی در دانشآموز خلاق است. شاگردان خلاق لزوماً در آزمونهای هوشی نمره چندان فوقالعادهای كسب نمیكنند. اما در آزمونهای مربوط به سنجش مهارتهای تفكر واگرا نمره بالایی به دست میآورند. بنابراین فقط اشخاص تیزهوش نیستند كه میتوانند خلاق باشند، بلكه با هوش متوسط هم میتوان خلاق بود و كمبود خلاقیت را فقط به افرادی كه عقب ماندگی ذهنی دارند میتوان نسبت داد. نتایج تحقیقات تورنس راجع به رابطه هوش و خلاقیت نشان دهنده این است كه معدل بهره هوشی دانشآموز خلاق بین 97 تا 126 است و در نتیجه بین شاگردان باهوش و خلاق تفاوت معنی داری در پیشرفت تحصیلی وجود ندارد.
دانش آموزانی كه خلاقند راه حلهای هوشمندانه برای مسائل ارائه میدهند. آنها در باز خورد و نگرشهای خود مستقل و بیتعصباند و ترجیح میدهند كه در شرایطی باز و نامحدود (از نظر یادگیری) فعالیت كنند تا دیدگاههای خود را مطرح كنند. این كودكان به فعالیتهای اجتماعی علاقه دارند. دختران خلاق علاقه دارند كه بیشتر با پدر خود همسانی داشته باشند. دانشآموزان خلاق از خوانندگان كتاب و مجله به شمار میآیند و از مهمترین قصایص آنها احساس بیشباهت بودن به دیگران است. آنها در فعالیتهای گروهی غالباً نقش رهبر را به عهده میگیرند و برای مشورت، بیشتر به دوستان مراجعه میكنند تا والدین. آنها دارای تخیلی قویاند حتی در كودكی دوست خیالی داشتهاند. از جمله خصوصیات دیگر آنها رویاهای با شكوه و وحشت انگیز است كه نشان از ناایمنی عمیقی است كه در زیر ظاهر مطمئنشان پنهان است. شاگردان خلاق، آشوبگر و بیانضباط لقب گرفتهاند. سوالات آنها عجیب و نامعقول جلوه میكند و باعث تهدید معلم میشود. از نظر اجتماعی كتزل و جكسون معتقدند كه یكی از خصوصیات مهمی كه كودك دارای خلاقیت سطح بالا را از كودك دارای بهرهی هوشی سطح بالا متمایز میكند توانایی یا گرایش فرد خلاق به خطر كردن است.
نیكسون، تورنس و ولیكاك تحقیقاتی انجام دادهاند و ویژگیهای دانشآموزان خلاق را این چنین عنوان كردهاند:
1ـ این دانشآموزان از نظر هوش بالاتر از سطح متوسط هستند.
2ـ از نظر هوش كلامی و فضایی بسیار برجستهاند.
3ـ دارای ظرفیتهای حافظه فوقالعاده در سطح و نگهداری وقایع مختلف هستند.
4ـ آمادهاند امور و فعالیتهای مختلف را تجربه كنند.
5ـ از نظر فكری مستقلاند.
6ـ از نظر اجتماعی، رفتاری مطلوب دارند.
7ـ از نظر بیان، صریح و راحتاند.
8ـ افرادی فعال و كنجكاوند.
9ـ در حل مسائل و پاسخ به سوالات عموماً از تفكر واگرا برخوردارند. تفكر واگرا تفكری است كه به گونهای متفاوت از جریان عالم فكری جامعه به حل مسائل میپردازد.
10ـ به مسائل مذهبی و فلسفی علاقه نشان میدهند.
11ـ عموماً مقاوم و با جرأت، انتقادپذیر و خستگی ناپذیرند.
12ـ خود جوش، صادق و سادهاند.
اگر ویژگیهای مزبور در یك فرد خلاق به طور كامل دیده نشود مطمئناً در گروه افراد خلاق قابل مشاهده خواهند بود.
روشهای ایجاد تفكر خلاق
معلم میتواند با به كارگیری شیوههای مناسب زمینه رشد خلاقیت را در دانشآموزان فراهم نماید و موارد ذیل از آن جملهاند:
1ـ استفاده از مغایرتها: ارائه مطالبی كه خلاف باورهای مرسوم و عمومی علمی باشد، مثلاً معلم در درس علوم از دانشآموزان بخواهد كه نظریات قدیمی را رد كنند و بدین ترتیب دانشآموزان را برانگیزاند تا چیزها را ارزیابی كنند و راههای جالبی برای آزمودن و اثبات كردن مسائل بیابند.
2ـ استفاده از تمثیل: معلم به دانشآموزان كمك كند تا با استفاده از چیزهایی كه قبلاً میدانستند در موقعیتی مشابه به اطلاعات، حقایق و اصول تازهای دست یابند. به آنها نشان داده شود چگونه محصولات علمی براساس موقعیتهای مشابه شكل گرفتهاند.
3ـ توجه دادن به كمبودها و خلاء موجود در دانش: از دانشآموزان خواسته شود به جای آنكه به دانستنیهای انسان بپردازند آنچه را كه برای انسان مجهول مانده است بررسی كنند. مهارتهای دانشآموزان را برای جستوجوی شكافها، ناشناختهها و مجهولات توسعه دهند.
معلم باید از دانشآموزان بخواهد تا تمام تعاریف ممكن یك مساله و همچنین موارد نقض آن را جستجو كنند.
4ـ تقویت تفكر درباره امكانات و احتمالات
فرصتهایی ایجاد شود تا با سوالهایی مانند چطور، اگر، از چه راههایی پاسخ داده شود و حتی خود وادار به پاسخ دادن به آن شود. دانشآموزان باید بفهمند چگونه یك چیز به یك چیز دیگر منجر میشود. هنگام ارائه مساله به دانشآموزان فرصت اندیشیدن به راههای مختلف حل مساله داده شود.
5ـ استفاده از سوالهای محرك: معلم باید بیشتر به گزارههای پرسشی كه نیاز به درك عمیق دارد، توجه كند و از سوالهایی كه نیاز به ترجمه، تفسیر، تعریف، اكتشاف و تجزیه و تحلیل دارد استفاده كند.
6ـ ایجاد فرصتهایی برای دانشآموزان تا رازهای هر چیز را جستجو كنند.
7ـ تشویق به مطالعه درباره افراد خلاق.
8ـ تقویت تعامل دانشآموزان با اطلاعات قبلی: ایجاد فرصتهایی برای دانشآموزانتا با اطلاعاتی كه دارند بازی كنند و به آنها كمك كنند و فرصت دهند تا بتوانند با استفاده از حقایق و اطلاعاتی كه قبلاً آموختهاند كارهایی را تجربه كنند.
9ـ تقویت مهارتهای مطالعه خلاق: از دانش آموزان خواسته شود به جای آنكه بگویند چه خواندهاند، عقایدی را كه در نتیجه خواندن به دست آوردهاند بیان كنند.
10ـ ایجاد ابهام و تقویت آن: همه میدانند كه دانشآموزان زمانی یاد میگیرند كه با موقعیتهای حل مسأله مواجه باشند. بنابراین معلم باید موقعیت یادگیری را با بیان نكتهای آغاز كند و سپس دست نگه دارد و اجازه دهد دانشآموزان خود با اطلاعات بازی كنند و درگیر شوند، این روش خوبی است كه منجر به یادگیری خود هدایتی میشود.
11ـ استفاده از روشهای اكتشافی: در روش اكتشافی، دانش آموز خود به جستجوی راه حل میرود و معلم نقش راهنما را ایفا میكند. در این روش پیش از جواب مسأله چگونگی یافتن جواب مهم است. دانش آموز خود را به اطلاعاتی كه پیرامون مساله وجود دارد محدود نمیكند، بلكه از زوایای مختلف به مساله توجه كرده و حتی ممكن است تغییراتی در آن ایجاد نماید. بدین ترتیب امكان تجربه شخصی توسط دانش آموزان، موقعیت یادگیری را برای آنها جذاب و مطلوب مینماید و انگیزههای درونی آنها را تقویت میکنند. همه این جنبهها در كشف و شكوفایی استعداد خلاق دانشآموزان تأثیر مستقیم دارد.
پال تورنس در مورد روشهای ایجاد تفكر خلاق معتقد است كه خصوصیات معلم میتواند به افزایش ابتكار و نوآوری در شاگردان بیانجامد به شرط آنكه معلم:
ـ به تفكر خلاق ارزش بدهد.
ـ كودكان را نسبت به محركهای طبیعی پیرامون حساس نماید.
ـ به نظریات و عقاید و ساختههای كودكان احترام بگذارد و آنها را مورد تشویق قرار دهد.
ـ پذیرش عقاید جدید و اصیل و غیرمعمولی را در كودكان تسهیل نماید.
ـ از تاكید استفاده از الگوهای قالبی اجتناب ورزد.
بسیاری از ما آموزشگاههای گذشته و روشهای گذشتگان را به باد انتقاد میگیریم. «كافی است كه به یاد آوریم آموزش و پرورش قرن نوزدهم آن طور كه آن را تدوین كردهاند مبتنی بر تعلیم مستقیم و بنابراین تقلید و انتقال متمركز بوده». معلم دانش را منتقل میكند و دانش آموز ملزم به پس دادن آن بود و در هیچ موردی بیش از آنچه كه ارائه میشد پس داده نمیشد و راه بر خلاقیت بسته میماند. یعنی دادهها و ستادهها برابرند. به قول «امرسن» این تقلید و الگودهی نوعی خودكشی خلاقیت است از آن جا كه آموزشگاههای فعلی هنوز هم بار تعلیم و تربیت قرن نوزدهم را بردوش میكشند، تخیل را تضعیف میكنند و به كشتن خلاقیت كمك مینمایند.
ـ معلم كلاس را چنان سازماندهی نماید كه محیطی متنوع و خلاق ایجاد شود.
سازماندهی محیط و فضای آموزشی در تحقق بخشیدن به نیازهای كودكان و غنا بخشیدن به رشد همه جانبه كودكان، بسیار حساس است. خلاقیت لازمهاش تفكر فعال، استقلال و شركت در فعالیتهای خودمدار است، ولی گاه مقدار فضا برای هر كودك چنان كم و نامتناسب است كه كودكان در انجام فعالیتهای مستقل از آزادی عمل به دور میمانند.
به هر حال آن چه روشن است یك محیط آموزشی سازمان نیافته و محدود به كشتن انگیزه و تخریب اندیشه كودكان میانجامد.
ـ معلم به كودكان یاد دهد كه برای تفكر خلاق خود ارزش قائل شوند.
ـ موقعیتهایی را برای تفكر خلاق ایجاد كند.
-فعالیتهای مناسبی را در برنامه كودكان تدارك ببیند.
ـ عادت به ابراز بیقید و شرط عقاید را در كودكان ترغیب نماید و راههای گوناگونی را برای ابراز عقیده كودكان تدارك ببیند.
پذیرش عقاید كودكان در حد معمول نشانه احترام به خود آنهاست. آموزشگاه سكوت، آموزشگاه تقلید و تكرار و آموزشگاه ایجاد ترس، موانع كلی در راه خلاقیت كودكانند.
ـ معلم انتقاد سازنده را در كودكان تشوق كند. استهزا كردن، طعنه زدن به استفاده از روشهای انضباطی سخت و حتی نظم و ترتیب افراطی چه در خانه و چه در مدرسه مشكلی در این راه محسوب میشود.
ـ زمینههای متنوعی را برای كسب دانش فراهم آورد.
ـ معلم سرزنده و فعال باشد. شخصیت خشك معلم و تاكید بر روش مستبدانه به خصوص در سنین اولیه كودكی برای ابراز عقیده سدی بازدارنده است. صبر و حوصله و شكیبایی در كار كودكان نشانهای از سر زندگی معلم است.
ـ روش حل مسأله و آگاهی از مسائل را تشویق نماید. «آلن بودو» در كتاب خلاقیت در آموزشگاه میگوید: كنكاش مغزی به عنوان تكنیكی در شكل دهی به خلاقیت شناخته شده است. باید كودكان را عادت دهیم كه به راههای مختلفی بیندیشند و به یك پاسخ بسنده نكنند.
«آلفردبینه» یكی از پیشگامان روانشناسی كه از حامیان تاثیرگذار برنظریه خلاقیت است، اصرار میورزید كه نباید به شاگردان مكررات و مطالب حفظی یاد داده بشود.
او فكر میكرد كه باید به كودكان یاد داد تا نظریهها را آزمایش كرده و پاسخهای خود را مورد قضاوت قرار دهند، در فعالیتهای مختلف محیط پیرامون خود شركت كنند و نقشه بكشند، به تخیل بپردازند و به طور «واگرا» تفكر نمایند
ـ ترس و كمرویی را از محیط آموزش دور كند و ترس از روبهرو شدن با مسائل و مشكلات جدید را در كودكان كاهش دهد.
كم رویی و ترس مانع خلق ایدههاست و باعث میشود كه نتایج نیكویی را كه ممكن است در صورت نترسیدن و كوشش كردن به دست آوریم، از دست بدهیم. لیكن در صورت ترس و كمرویی حتی وقتی ایدهای به نظرمان میرسد، غالباً به علت شك و تردید آن را بروز نمیدهیم، بنابراین، لازم است ترس و كمرویی را در كودكان از بین ببریم.
ـ پیش گام شدن در یادگیری را تشویق نماید. خلاقیت، همچون گل لطیفی است است كه تحسین آن را با شكوفایی وا میدارد. هر ایدهای اگر با تحسین روبهرو نشود باید لااقل از آن استقبال شود. حتی اگر خوب نباشد لااقل باید با تشویق روبهرو شود. نزدیكان مانند افراد خانواده و معلمان دبستانها، بهترین مشوق كودكانند و در زمینههای مختلف میتوانند پرسشهای كودكان را مورد تشویق قرار دهند. با دادن مجال در ارائه اندیشه، آنها را به كوشش بیشتر وا دارند و به هر حال تشویق، یكی از مهمترین اصول ایجاد تفكر آفریننده و توانایی سازنده است.
تورنس معتقد است در بیشتر كلاسها كودكی كه اندیشه یا محصولی غیرعادی ارائه میدهد در معرض یك خطر قرار میگیرد. بدین ترتیب كودك باید خیلی شجاع باشد تا به اندیشه و تصویر خود پافشاری كند زیرا اغلب چنین اندیشههایی را مسخره میكنند و احمقانه و عجیب میپندارند. وی دستورهای زیر را برای پرورش استعداد خلاقیت ضروری میشناسد.
1ـ شاگردان را تشویق كنید كه در اشیاء و افكار دخل و تصرف كنند یا در آنها وضعتازهای به وجود آوردهاند.
2ـ وقتی شاگردان اندیشههای نو ابراز میكنند هر قدر هم كه دور از ذهن باشد به دیده اغماض بنگرید.
3ـ در تنظیم درسها انعطاف داشته باشید و به دارندگان فكرهای نو همیشه میدان بدهید.
4ـ همواره محیط كلاس را هنگام تدریس آرام و بیتشنج نگه دارید.
5ـ میان شاگردی كه دارای استعداد خلاق است، با دیگر شاگردان رابطه نیكو برقرار كنید.
6ـ مسائل بحثانگیز را مطرح كنید و حتی عقاید پذیرفته را مورد بحث قرار دهید.
7ـ اساس حل مسأله را آموزش دهید.
8ـ به شاگردان بیاموزید كه نیروی خلاقیت خود را ناچیز نشمرند و عظمت و اهیمت شاهكارها در آنان ترس و ناامیدی ایجاد نكند.
یكی از روانشناسان برای پرورش خلاقیت در دانشآموزان پیشنهادهای زیر را به معلمان عرضه میكند.
1ـ برای رسیدن به عقاید، منابعی در دسترس آنها قرار دهید.
2ـ موقعیتهایی برای فعالیت و آرامش فراهم كنید.
3ـ از مسائل آگاه باشید.
4ـ كسب دانش در رشتههای مختلف را تشویق كنید.
5ـ آموزگارانی كه روحیه حادثه جویی دارند پرورش دهید.
منابع:
1ـ روانشناسی رشد، علی اكبر شعاری نژاد، انتشارات اطلاعات، تهران 1374
2ـ تربیت ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش سال 21ـ شماره4 ـ دی 84 صفحات 60ـ62 نام مقاله «خلاقیت و زمینهسازی برای رشد آن» دكتر محسن ایمانی و افسانه رنجبر
3ـ پیوند نشریه ماهنامهی آموزشی ـ تربیتی آبان 82ـ صفحات 38ـ40 مقاله «راههای شناخت و شكوفایی خلاقیت در دانش آموزان» وجیهیه كمنییان
4ـ تربیت ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش سال 19 شماره 2ـ آبان 82صفحات 47ـ48 مقاله «شناخت خلاقیت» غزاله حشمتی
5ـ تربیت، ماهنامهی پرورشی وزارت آموزش و پرورش ـ سال 21ـ شماره 6ـ اسفند 84 صفحات 40ـ44 مقالهی «آموزش و پرورش و خلاقیت» زهرا صباغیان
6- پیوند. نشریه ماهنامهی آموزشی ـ تربیتی ـ آبان 83ـ شماره 301ـ صفحات 25ـ26 مقاله «آیا میدانید چگونه میتوان كودكانی خلاق تربیت كرد؟» ترجمه و تالیف: سلحشور.
نوشته عرفان خوب شهمیری
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->